افشای کمپین اطلاعاتی پنهان آمریکا علیه ایران از فعالکردن مکانیزم ماشه تا مقابله نظامی
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۸۶۹۲۳
بنیاد هریتج طی مقالهای با اذعان به شکست دیپلماسی هستهای دولت بایدن در برابر ایران، به عنوان پلن بی توصیه کرد بایدن برای تأمین منافع آمریکا، حامی آشوبها در ایران باشد و همزمان با پیشرفتهای هستهای و منطقهای کشور مقابله کند. نویسندگان این مقاله جیمز فیلیپس و پیتر بروکس (کارمند سابق سیا) از پژوهشگران ارشد اندیشکده هریتج هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جیمز فیلیپس، کارشناس ارشد امور خاورمیانه در بنیاد هریتیج است. پیتر بروکس کارمند سابق سیا و کارشناس حوزه تسلیحات کشتار جمعی و ضد اشاعه در بنیاد هریتج است. بروکس به دفعات برای ارائه مشورت به کمیتههای تخصصی کنگره آمریکا دعوت شده و در وزارت خارجه دولت جرج بوش پسر مشغول به کار بوده است.
در ادامه محورهای اصلی گزارش "زمان برای پلن بی فرا رسیده" [1] ارائه شده است:
برجام را احیا نکنیم؛ ایران را مهار کنیم
فیلیپس و بروکس در گزارش بنیاد هریتج با هدف حذف برجام تاکید دارند: احیای برجام، امنیت آمریکا و متحدانش را از طریق غنیسازی، توانمندسازی ایران و نائبانش تضعیف میکند و آمریکا با حذف فشار حداکثری دولت ترامپ، هزینههای ایران برای ادامه پیشرفت هستهای را کاهش داده است. آمریکا و شرکایش باید فشار را بر ایران تشدید و اعلام کنند برجام مرده است. سختتر شدن سیاستهای آمریکا برای طولانی مدت به مهار تهدیدهای چند وجهی (هستهای، منطقهای، بینالمللی و نیابتی) کمک میکند. آمریکا نیاز به استراتژی واقعیتر و فعالتر برای بازدارندگی، مهار و شکست تهدیدهای ایران دارد.
آشوبها در ایران رهبر ندارد
این دو نویسنده معتقدند: بعید است که شورش کنونی ایران به یک انقلاب موفق تبدیل شود. اتحاد نیروهای کلیدی امنیت داخلی و عدم وحدت سازمانی و رهبری ملی در میان معترضین از دلایلی است که آشوب فعلی منجر به انقلاب نمیشود. هر موج مخالفت مدنی میتواند یک لایه از مشروعیت حاکمیت ایران را سلب کند. با اینکه کارکنان صنعت نفت به اعتراضات نپیوستند، فوران فزاینده اعتراضات در آینده میتواند به پایگاه حامیان جمهوری اسلامی آسیب بزند. اگر دولت رئیسی از این دور از اعتراضات عبور کند، باز هم در آینده با دیگر اعتراضات روبرو خواهد شد.
اهداف کمپین اطلاعاتی پنهان و آشکار علیه ایران
هریتج در گزارش خود تاکید دارد: دولت آمریکا برای حمایت از معترضین در ایران باید مانع دسترسی ایران به داراییهای خود و رفع تحریمهای ایران شود. آمریکا باید با ایجاد کمپین اطلاعاتی پنهان و آشکار، اولویت نادرست حاکمان و سیاست خارجی تهاجمی ایران را عامل تحریمهای بینالمللی و مشکلات اقتصادی معترضین معرفی کند. معرفی سرمایهگذاری منطقهای ایران به عنوان انحراف از حکومتداری از دیگر اهداف این کمپین باشد. اعطای مجوز برای صدور فناوری مناسب برای کمک به دسترسی به شبکههای اجتماعی در ایران و کمک به افزایش هزینههای بلندمدت داخلی و تقویت خطرات سیاسی منجر به تغییر رژیم نخواهد شد اما احتمال وقوع آن را بالا خواهد برد.
اروپا مکانیزم ماشه علیه ایران را فعال کند
این گزارش علاوه بر متهم کردن ایران به نقض برجام، به نقل از موسسه «علم و امنیت بینالملل» یا «ISIS» مدعی است «زمان گریز هستهای» ایران اکنون عملاً «صفر» است. گزارش تاکید دارد اگرچه ایالات متحده دیگر عضو برجام محسوب نمیشود، اما فرانسه، آلمان و بریتانیا همچنان در این توافق مشارکت دارند و میتوانند تحریمهای چندجانبه سازمان ملل علیه ایران بر اساس این توافق را مجددا به صورت خودکار اعمال کنند. با استناد به گزینه مکانیزم ماشه، متحدان اروپایی، تهران را مجبور خواهند کرد تا بهای بیشتری را برای نقض تعهدات منع اشاعه طبق توافق پادمان هستهای و همچنین برجام بپردازد.
ایجاد سیستم دفاع هوایی یکپارچه علیه ایران
نویسندگان بنیاد هریتج معتقدند: همکاری آمریکا با متحدان و شرکا برای ایجاد یک موازنه قدرت نظامی منطقهای بسیار مطلوب، به ویژه در دفاع هوایی و موشکی از ضروریات است. ایران از مواضع خود عقب نمینشیند مگر تهدیدی نسبت به قدرت ایران صورت بگیرد و با ایران قاطعانه مقابله کند. اگر دولت بایدن میخواهد از منافع ملی آمریکا در برابر تهدیدات ایران محافظت کند، باید به جای انگیزه دادن به اقدامات ایران، بیشتر بر روی بیانگیزه کردن تمرکز کند. تهران، معنای قدرت را درک میکند. دولت باید پنتاگون را ملزم به تقویت امنیت متحدان و شرکای منطقهای آمریکا از جمله بحرین، اسرائیل، عربستان و امارات کند. فروش تسلیحات یکی از راههای دفاع در برابر موشکهای بالستیک و کروز ایران است و سیستم دفاع یکپارچه هوایی، امنیت نیروهای آمریکا در منطقه را افزایش میدهد. گسترش پیمان آبراهام در دستور کار قرار بگیرد. گسترش چنین چارچوب دیپلماتیکی موجب افزایش مشارکت امنیتی و منطقهای اسرائیل با اعراب خواهد شد و نتیجه آن بازدارندگی و حتی شکست نائبان ایران خواهد شد.
https://www.heritage.org/middle-east/report/the-biden-administrations-iran-plan-wont-work-time-plan-b
منبع: الف
کلیدواژه: بنیاد هریتج علیه ایران منطقه ای خواهد شد هسته ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۸۶۹۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برنامه بایدن برای مقابله با جنبش دانشجویی حامی فلسطین چیست؟
شکل گرفتن جنبش دانشجویی حامی مقاومت فلسطین و معترض به جنایات صهیونیستها در غزه که این روزها فعالیت شدیدی در سراسر آمریکا دارد، زنگ خطری جدی برای آینده بایدن در سال انتخابات ریاستجمهوری است. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا بخوبی به این مساله واقف است که در پی از دست دادن رای مسلمانان، حالا با سرکوب شدید جنبشهای دانشجویی به سمت از دست دادن رای جوانان آمریکایی نیز میرود. دولت بایدن که این روزها در حال تصمیمگیری درباره نوع مواجهه با دونالد ترامپ در عرصه رقابتهای انتخاباتی است، حالا فرصت را مغتنم شمرده تا با حمایت صددرصدی و قاطعانه از رژیم صهیونیستی، رای لابی صهیونیستی و یهودیان آمریکا را برای خود تضمین کند و اجازه ندهد این گروه از رایدهندگان به سمت کمپین انتخاباتی ترامپ بروند اما همین اقدام احتمالا باعث شود سبد رای او باز هم در جامعه آمریکایی کوچک و کوچکتر شود.
گسلهای اجتماعی موجود در جامعه آمریکا - که همواره در تاریخ این کشور وجود داشته - بعد از سال 2016 و روی کار آمدن ترامپ، عمیق و عمیقتر شده است و حالا غیر از مساله سیاه و سفید، یک درصد و 99 درصد و لیبرال و محافظهکار، گسل اجتماعی جدیدی دهان باز کرده که میتواند نتیجه انتخابات را تا حد زیادی دچار تغییر کند. بایدن سال 2020 با این وعده انتخاباتی راهی کاخ سفید شد که از عمق گسلهای اجتماعی جامعه آمریکا کم و سعی کند دوقطبی سیاسی موجود را تا حد زیادی کاهش دهد اما او همانطور که در انجام سایر وعدههایش شکست خورد، در این زمینه نیز نهتنها شکست خورد که شرایط را بسیار بدتر از قبل ساخت.
اگرچه ترامپ با صحبتهای نژادپرستانه و سیاستهای خود، زمینه فعال شدن گسلها را فراهم کرد اما بایدن آنها را تبدیل به آتشفشان واقعی کرد. از سال 2020، مساله سیاه و سفید همچنان در جامعه آمریکایی حل نشده باقی مانده است؛ بحران مهاجران همچنان به قوت خود باقی است و مساله شکاف اقتصادی با ولخرجیهای دولت او در عرصه سیاست خارجی و فرستادن پول مالیاتدهندگان آمریکایی به اوکراین، اسرائیل و تایوان، هر روز بیشتر از قبل میشود. او حالا با حمایت بیشرمانه خود از جنایتهای صهیونیستها در غزه، گسل دیگری را در این جامعه باز کرده و از این میترسد که گدازههای آتشفشانی آن تمام جامعه آمریکا را دربر گیرد.
نسل جدید جوانان آمریکا که در دانشگاهها و دانشکدههای این کشور مشغول تحصیل بوده و قرار است بزودی در مناصب مدیریتی آن حضور پیدا کند، حالا با دولتی روبهرو است که به آسانی بسیاری از ارزشهای این جامعه - که برای به دست آوردنش هزینه زیادی صرف شده است - توسط آن تهدید میشود. آزادی بیان در دانشگاهها که در دهه 60 میلادی با جنبش دانشجویان به ثمر نشست و در نهایت منجر به شکلگیری اعتراضات بزرگ به جنایات آمریکا در جنگ ویتنام و نقض حقوق بشر در داخل این کشور علیه جامعه سیاهان شد، حالا به راحتی با یک تماس تلفنی از طرف روسای دانشگاهها با پلیس یا گارد ملی زیر سوال میرود. معترضان به جنایات صهیونیستها و افراد فعال در جنبشهای دانشجویی که تا پیش از این در نهایت با اتهاماتی نظیر بستن راهها راهی دادگاه میشدند، حالا با اتهام حمایت از تروریسم باید در انتظار حکمهای سنگین باشند و همانطور که در برخی رسانههای آمریکایی کم و بیش به آن اشاره میشود، فضای سیاسی آمریکا در زمان ریاستجمهوری بایدن، به سمت ایجاد یک «مککارتیسم» جدید برای حذف صدای منتقدان پیش میرود. سوالی که هماکنون درباره نتیجه جنبشهای اخیر وجود دارد این است: آیا جنبش دانشجویی اخیر در حمایت از فلسطین، میتواند مانند جنبشهای دانشجویی دهههای 60 و 70 میلادی یا حتی جنبش مقابله با آپارتاید در دهه 80 میلادی، نتیجه خاصی با خود به همراه داشته باشد و به تغییر سیاستها در کاخ سفید منجر شود؟ آیا دانشجویانی که یک بار توانستند لوایح حقوق مدنی سیاهپوستان و حق رای را در دهههای 60 و 70 میلادی در کنگره به تصویب برسانند و رئیسجمهور وقت آمریکا را مجبور کنند به جنگ و جنایت در ویتنام پایان دهد، حالا هم میتوانند اقدامی انقلابی در زمینه صلحطلبی و مقابله با آپارتاید در اسرائیل انجام دهند؟ آیا دانشجویانی که زمانی توانستند ادامه جنبش تسخیر والاستریت در سال 2011 میلادی را به کمپین انتخاباتی دموکراتهای پیشرو (از جمله برنی سندرز) در انتخابات 2016 ببرند، میتوانند هماینک نیز باعث ایجاد موجی جدید در فضای سیاسی واشنگتن شوند؟
نکته مهم در پیروزیهای قبلی جنبشهای دانشجویی همراه شدن آنها با سایر جنبشهای اجتماعی بود؛ جنبشهایی نظیر جنبش حقوق مدنی سیاهپوستان، جنبشهای کارگری و... . در شرایط حاضر نیز به نظر میرسد جنبش حمایت از مردم فلسطین در شرایطی میتواند با پیروزی و تغییر سیاستها همراه باشد که بتواند به جذب سایر جنبشهای اجتماعی در آمریکا بپردازد. جنبشهای کارگری، جنبشهایی علیه تبعیض نژادی و جنبش قدیمی تسخیر والاستریت یا جنبشهای فعالتری چون جنبشهای زیستمحیطی، در نهایت با همکاری یکدیگر میتوانند توجه بخش مهمی از افکار عمومی و سیاستمداران را به موضوع فلسطین و غزه جلب کنند.
البته دولت بایدن نیز درسهای خاص خود را از تاریخ جنبشهای مدنی در آمریکا فراگرفته و حالا با راهکارهای جدیدتری به مصاف دانشجویان میرود.
1- سرکوب موقت: نخستین ابزار دولت بایدن که توسط برخی روسای دانشگاهها و فرمانداران مانند گرک ابوت، فرماندار تگزاس نیز تشویق میشود، تلاش برای سرکوب موقت جنبشهای دانشجویی با اعمال خشونت و بازداشتهای گسترده است.
آنها تصور میکنند درست مانند روزهای ابتدایی جنگ در غزه و جنبش دانشجویی دانشگاههای هاروارد، امآیتی و پنسیلوانیا که با خشونت سرکوب و روسای دانشگاهها نیز مجبور به استعفا شدند، میتوانند با ارعاب دانشجویان، آنها را از اعتراض به جنایات صهیونیستها و حمایت دولت بایدن از این جنایات بازدارند.
2- تعریف اتهامات امنیتی برای معترضان: دومین راهکار دولت بایدن- و البته کنگره آمریکا- تعریف کردن اتهام امنیتی برای معترضان است. این همان راهکاری است که برای متهمان حادثه 6 ژانویه نیز به کار برده و منجر به حکمهای سنگین برای معترضان به نتایج انتخابات شد. این بار کنگره آمریکا بلافاصله شعار «فلسطین؛ از نهر تا بحر» را شعاری در جهت محو اسرائیل از نقشه دنیا دانست و حامیان این شعار را همراهان تروریسم خطاب کرد. در مرحله بعد این شعار، یک شعار نژادپرستانه خوانده شد و اتهام «ضدیهود» نیز به اتهامات معترضان اضافه شده و اعتراض به صهیونیسم با عنوان اتهام نژادپرستانه «ضدیهود» شناخته شد. حالا در راهپیماییها و تحصنهای اعتراضی دانشگاهیان، کسانی که از این نوع شعارها سر دهند، بلافاصله دستگیر شده و باید دید تا مدتی دیگر، دادگاهها چه اتهاماتی را علیه آنها مطرح میکنند.
3- پروندهسازی برای معترضان: پروندهسازی برای معترضان و حامیان آنها و خارج کردن افراد رادیکال از حلقه افراد فعال در عرصه سیاست و کشاندن میانهروها به حلقههای جامعه سیاسی آمریکا که تاثیر کمتری بر سیاستها دارند، از جمله دیگر راهکارهایی است که دولت بایدن برای سرکوب اعتراضات و کشاندن آن به عرصههای دیگر در پیش گرفته است. او گمان میکند مانند جنبش تسخیر والاستریت و حل شدن این جنبش در کمپین انتخاباتی برنی سندرز در سال 2020، میتواند آنها را به سمت ساکت شدن و حل شدن در فضای تمکین از سیاستهای واشنگتن رهنمون کند. بر همین اساس است که دانشجویان در شرایط فعلی تهدید به محرومیت از تحصیل یا محرومیت از به کارگیری در مشاغل دولتی میشوند.
4- فرار از رویارویی با دانشجویان معترض: تاکنون تنها مایک جانسون، رئیس تندرو و جمهوریخواه مجلس نمایندگان به دانشگاه کلمبیا رفته و با دانشجویان معترض روبهرو شده است که او هم آنها را تهدید کرده است در صورت ادامه روند اعتراضشان، باید با گارد ملی آمریکا روبهرو شوند. رسانههای آمریکایی اما در مقابل گفتهاند با توجه به نزدیک شدن فصل جشنهای فارغالتحصیلی در دانشگاههای آمریکا که معمولا با حضور عوامل دولتی، از جمله رئیسجمهور یا معاون او برگزار میشود، دولت بایدن اعلام کرده است امسال بایدن و کاملا هریس حضور کمتری در دانشگاهها خواهند داشت و احتمالا حضور بایدن به بازدیدی اجمالی از یک دانشکده نظامی ختم خواهد شد.
همه این راهکارها نشان میدهد بایدن تلاش دارد این بحران را با کمترین سر و صدا به پایان ببرد و بعد به فکر چارهای جهت گرفتن رای همین دانشجویان در چند ماه آینده باشد. بر همین اساس است که رسانههای آمریکایی طی چند روز گذشته تبلیغات وسیعی درباره اجرایی شدن طرح بخشودگی وامهای دانشجویی توسط دولت بایدن را آغاز کردهاند. حالا باید منتظر ماند و دید آیا این اقدامات میتواند باعث سرد شدن جنبش دانشجویی نسبت به تحولات اخیر در غزه شود یا عمق جنایتهای صهیونیستها در فلسطین، جنبش دانشجویی سال 2024 را نیز به صدر جنبشهای تاثیرگذار در آمریکا بازمیگرداند.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/